فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 432
مخمور جام عشقم ساقي بده شرابي ، پر کن قدح که بي مي مجلس ندارد آبي وصف رخ چو ماهش در پرده راست نايد ، مطرب بزن نوايي ساقي بده شرابي شد حلقه قامت من تا بعد از اين رقيبت ، زين در دگر نراند ما را به هيچ بابي در انتظار رويت ما و اميدواري ، در عشوه وصالت ما و خيال و خوابي مخمور آن دو چشمم آيا کجاست جامي ، بيمار آن دو لعلم آخر کم از جوابي
حافظ چه مي نهي دل تو در خيال خوبان
،
کي تشنه سير گردد از لمعه سرابي
تعبیر:
با همه ی تلاش خود، هنوز به مراد دل نرسیده ای. مراقب باش که دلسرد و نا امید نشوی و دست از مجاهدت و کوشش بر ندار تا به هدف برسی. نا امیدی، بزرگترین آفت زندگی است.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 341
گر من از سرزنش مدعيان انديشم ، شيوه مستي و رندي نرود از پيشم زهد رندان نوآموخته راهي بدهيست ، من که بدنام جهانم چه صلاح انديشم شاه شوريده سران خوان من بي سامان را ، زان که در کم خردي از همه عالم بيشم بر جبين نقش کن از خون دل من خالي ، تا بدانند که قربان تو کافرکيشم اعتقادي بنما و بگذر بهر خدا ، تا در اين خرقه نداني که چه نادرويشم شعر خونبار من اي باد بدان يار رسان ، که ز مژگان سيه بر رگ جان زد نيشم
من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
،
حافظ راز خود و عارف وقت خويشم
تعبیر:
از سرزنش مردم ناراحت و مأیوس مشو تا هدف خود را گم نکنی. از تجربیات دیگران استفاده کن و به خود مغرور نباش و بدون تفکر و اندیشه دست به کاری نزن تا بعداً بر اثر ندانم کاری نادم و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 460
سليمي منذ حلت بالعراق ، الاقـــي من نـواها مـا الــــاقي الا اي ساروان منزل دوست ، الي رکبانکم طال اشتياقي خرد در زنده رود انداز و مي نوش ، به گلبانگ جوانان عــــراقي ربيع العمر في مرعي حماکم ، حماک الله يا عهد التلاقي بيــــا ســــاقي بده رطل گرانم ، سقــاک الله من کاس دهاق جواني باز مي آرد به يادم ، سماع چنگ و دست افشان ساقي مي باقي بده تا مست و خوشدل ، به يـاران برفشـانم عمــر بـــاقي درونم خون شد از ناديدن دوست ، الا تعسا لايــــــام الفراق دمـــوعي بعدکــــم لا تحـــقروها ، فکم بحر عميـــــق من سـواقي دمــي با نيـکخواهان متفق باش ، غنـيــــمت دان امـــور اتفاقي بساز اي مطرب خوشخوان خوشگو ، به شعر فارسي صوت عراقي عروسي بس خوشي اي دختر رز ، ولي گه گه سزاوار طلاقي مسيـــحاي مجــرد را برازد ، که با خورشيد سازد هم وثاقي
وصال دوستان روزي ما نيست
،
بخوان حافظ غزل هاي فراقي
تعبیر:
به آنچه در گذشته خداوند بر تو عطا نموده خشنود و شکرگزار باش و بر آنچه فکر میکنی به آن نرسیده ای غمگین مباش که خداوند حکیم گاه خیری بر آنچه به ظاهر مطلوب ما نیست قرار داده است قدر لحضات زندگی خود را بدان.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 29
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است ، خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است گر خمر بهشت است بريزيد که بي دوست ، هر شربت عذبم که دهي عين عذاب است افسوس که شد دلبر و در ديده گريان ، تحرير خيال خط او نقش بر آب است بيدار شو اي ديده که ايمن نتوان بود ، زين سيل دمادم که در اين منزل خواب است معشوق عيان مي گذرد بر تو وليکن ، اغيار همي بيند از آن بسته نقاب است گل بر رخ رنگين تو تا لطف عرق ديد ، در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است سبز است در و دشت بيا تا نگذاريم ، دست از سر آبي که جهان جمله سراب است در کنج دماغم مطلب جاي نصيحت ، کاين گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
،
بس طور عجب لازم ايام شباب است
تعبیر:
به آنچه می خواهی نرسیده ای و غم و اندوهی سراسر زندگیت را فرا گرفته اما روزگار هرگز به یک روش نمی چرخد و پایان هر شب سیاهی سپیدی روز است. شاد باش و غم دنیا را نادیده بگیر.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 38
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست ، وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم ، دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت ، هيهات از اين گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت ، از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد ، دور از رخت اين خسته رنجور نماندست صبر است مرا چاره هجران تو ليکن ، چون صبر توان کرد که مقدور نماندست در هجر تو گر چشم مرا آب روان است ، گو خون جگر ريز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
،
ماتم زده را داعيه سور نماندست
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی. با کمی صبر و تحمل دوباره او را خواهی دید. به اطرافیان خود بیشتر توجه کن و گاهی به یاد آنان باش. هیچ غم و اندوهی نیست که عاقبت به شادی و سرور مبدل نشود.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 492
سلامي چو بوي خوش آشنايي ، بدان مردم ديده روشنايي درودي چو نور دل پارسايان ، بدان شمع خلوتگه پارسايي نمي بينم از همدمان هيچ بر جاي ، دلم خون شد از غصه ساقي کجايي ز کوي مغان رخ مگردان که آن جا ، فروشند مفتاح مشکل گشايي عروس جهان گر چه در حد حسن است ، ز حد مي برد شيوه بي وفايي دل خسته من گرش همتي هست ، نخواهد ز سنگين دلان موميايي مي صوفي افکن کجا مي فروشند ، که در تابم از دست زهد ريايي رفيقان چنان عهد صحبت شکستند ، که گويي نبوده ست خود آشنايي مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع ، بسي پادشايي کنم در گدايي بياموزمت کيمياي سعادت ، ز همصحبت بد جدايي جدايي
مکن حافظ از جور دوران شکايت
،
چه داني تو اي بنده کار خدايي
تعبیر:
به خود تکیه کن و از توانمندی خود استفاده ببر. از دوستان و همنشینان بد و گمراه دوری کن تا به تو ضربه نزنند. از ریاکاران بپرهیز تا بیشتر از این دچار صدمه و زیان نشوی. به خداوند امیدوار باش و به او توکل کن سپس به کار و تلاش بپرداز تا به هدف برسی. واقع بین باش و آرزوهای خود را با واقعیات زندگیت تطابق بده.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 82
آن ترک پري چهره که دوش از بر ما رفت ، آيا چه خطا ديد که از راه خطا رفت تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين ، کس واقف ما نيست که از ديده چه ها رفت بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش ، آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم ، سيلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت از پاي فتاديم چو آمد غم هجران ، در درد بمرديم چو از دست دوا رفت دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت ، عمريست که عمرم همه در کار دعا رفت احرام چه بنديم چو آن قبله نه اين جاست ، در سعي چه کوشيم چو از مروه صفا رفت دي گفت طبيب از سر حسرت چو مرا ديد ، هيهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
اي دوست به پرسيدن حافظ قدمي نه
،
زان پيش که گويند که از دار فنا رفت
تعبیر:
از دوست عزیزی دور افتاده ای و در غم و حسرت به سر می بری. نا امید نباش زیرا هر فراقی وصالی به همراه دارد. اگر می خواهی به مطلوب خود برسی نا امیدی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 444
شهريست پرظريفان و از هر طرف نگاري ، ياران صلاي عشق است گر مي کنيد کاري چشم فلک نبيند زين طرفه تر جواني ، در دست کس نيفتد زين خوبتر نگاري هرگز که ديده باشد جسمي ز جان مرکب ، بر دامنش مبادا زين خاکيان غباري چون من شکسته اي را از پيش خود چه راني ، کم غايت توقع بوسيست يا کناري مي بي غش است درياب وقتي خوش است بشتاب ، سال دگر که دارد اميد نوبهاري در بوستان حريفان مانند لاله و گل ، هر يک گرفته جامي بر ياد روي ياري چون اين گره گشايم وين راز چون نمايم ، دردي و سخت دردي کاري و صعب کاري
هر تار موي حافظ در دست زلف شوخي
،
مشکل توان نشستن در اين چنين دياري
تعبیر:
فرصت های پیش آمده را از دست نده. مشکلات راه نباید تو را نا امید کنند. از سختی ها هراسان نباش. هر مشکلی هر قدر که سخت باشد عاقبت با تدبیر و تلاش آسان می شود. از مشورت با خیرخواهان، غافل نباش.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 281
يا رب اين نوگل خندان که سپردي به منش ، مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوي وفا گشت به صد مرحله دور ، دور باد آفت دور فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمي رسي اي باد صبا ، چشم دارم که سلامي برساني ز منش به ادب نافه گشايي کن از آن زلف سياه ، جاي دل هاي عزيز است به هم برمزنش گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد ، محترم دار در آن طره عنبرشکنش در مقامي که به ياد لب او مي نوشند ، سفله آن مست که باشد خبر از خويشتنش عرض و مال از در ميخانه نشايد اندوخت ، هر که اين آب خورد رخت به دريا فکنش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال ، سر ما و قدمش يا لب ما و دهنش
شعر حافظ همه بيت الغزل معرفت است
،
آفرين بر نفس دلکش و لطف سخنش
تعبیر:
شرم و کمرویی را کنار بگذار و احساس خود را با دوست در میان بگذار تا سوء تفاهم بر طرف شود. عشق و محبت را با سود و زیان مال و منال برابر ندان. عشق و محبت، پایدار و همیشگی است اما ثروت دنیا، ناپایدار است.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 321
هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم ، هر گه که ياد روي تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا ، بر منتهاي همت خود کامران شدم اي گلبن جوان بر دولت بخور که من ، در سايه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود ، در مکتب غم تو چنين نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات مي کند ، هر چند کاين چنين شدم و آن چنان شدم آن روز بر دلم در معني گشوده شد ، کز ساکنان درگه پير مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت ، با جام مي به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد ، ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پير سال و ماه نيم يار بي وفاست ، بر من چو عمر مي گذرد پير از آن شدم
دوشم نويد داد عنايت که حافظا
،
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
تعبیر:
صبر، کلید پیروزی است. عاقبت به هدف و مراد خود می رسی. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمت های خود را از تو دریغ نکند. آنچه خدا بخواهد همان می شود. سرنوشت خوبی در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 382
فاتحه اي چو آمدي بر سر خسته اي بخوان ، لب بگشا که مي دهد لعل لبت به مرده جان آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و مي رود ، گو نفسي که روح را مي کنم از پي اش روان اي که طبيب خسته اي روي زبان من ببين ، کاين دم و دود سينه ام بار دل است بر زبان گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت ، همچو تبم نمي رود آتش مهر از استخوان حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن ، چشمم از آن دو چشم تو خسته شده ست و ناتوان بازنشان حرارتم ز آب دو ديده و ببين ، نبض مرا که مي دهد هيچ ز زندگي نشان آن که مدام شيشه ام از پي عيش داده است ، شيشه ام از چه مي برد پيش طبيب هر زمان
حافظ از آب زندگي شعر تو داد شربتم
،
ترک طبيب کن بيا نسخه شربتم بخوان
تعبیر:
رنج و زحمت زندگی، به یاری و کمک دیگران برطرف می شود. خود را تنها و بی یاور احساس می کنی. بهتر است با دقت و هوشیاری جوانب کارها را بسنجی تا رمز موفقیت را پیدا کنی. با سعی و اراده می توانی به هدف برسی.
فال حافظ روزانه شنبه 2 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 493
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي ، دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند ، درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي کردم ، گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند ، اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد ، کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست ، شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي ، و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم ، لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست ، کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده ، تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد
،
شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
تعبیر:
خودپسندی و تکبر را از خود دور کن. آنچه باعث شکست و ناکامی تو می شود بی فکری و غرور است. از افکار بیهوده دست بردار. به آنچه قسمت و نصیب تو است راضی باش و به آنچه که داری قناعت کن. اگر واقع بین و دقیق باشی به آرزوهای خود می رسی.